- سرپرست شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ناحیه دهلران منصوب شد
- تخصیص ۲۱ میلیارد ریال برای اجرای طرح هادی در دهلران
- اعضای هیئت اجرایی انتخابات حوزه انتخابیه دهلران مشخص شدند
- آببردگی ۱۵۰ متر شانه جاده دهلران - اندیمشک
- تشکیل پرونده برای ۵۹ واحد صنفی متخلف در دهلران
- مشعل گاز به زودی در زرین آباد و سراب میمه روشن می شود
- لزوم توجه مسئولان به زیرساخت های اربعین در شهرستان دهلران/ گشایش مرز چیلات موجب سهولت تردد زوار اربعین می شود
- کشت گیاه «ارزن» برای اولین بار در سطح ۱۵۰ هکتار از اراضی دهلران
- محکوم کردن هنجار شکنان توسط مردم دهلران
- شناسایی29واحد صنفی متخلف در دهلران
- تمجید رئیس ستاد کل نیروهای مسلح از فعالیت های بسیج/ سرلشکر باقری: اقدامات سازمان فضای مجازی، گروه های جهادی، علمی، فرهنگی و امنیتی بسیج ارزشمند است
- گرامی داشت آزادسازی شهر دهلران و موسیان
- گفتمان دینی پیروز و ماندگار است
- خدمت رسانی دهلرانی ها به زائران اربعینی
- ارسال بیش از 15 هزار مرسوله به نقاط کشور
- دولت یارانه افراد کم درآمد را حذف نکند
- تخریب 4 واحد مسکونی حادثه انفجار گاز در دهلران
- شرایط پرداخت مالیات و عوارض کالاها تعیین شد
- آمریکا 3.5 میلیون یورو از پول سیلزدگان را بلوکه کرد/ آمریکا مانع از خرید بالگرد شد از روسیه خریدیم
- تشکیل شوراهای زکات در روستاهای استان قم
- طرح «هر مسجد، یک حقوقدان» در عنبرآباد اجرا میشود
- 1 کشته و 5 زخمی بر اثر انفجار گاز+ تصویر
- شهیدی که نشانی در زمین ندارد+تصویر
- آغاز هفته دفاع مقدس با شعار ما پیروزیم
- زیر پوست شهر
- گام بزرگ فنی و حرفه ای دهلران جهت اشتغالزایی جوانان جویای کار
- محرم 98 دهلران
- افتتاح ٢ پروژه در دهلران
- افتتاح 2 مرکز خدمات جامع سلامت
- ساخت پروژه شهرک تخصصی پتروشیمی در دهلران
تازه ترین خبرها
شهیدی که نشانی در زمین ندارد+تصویر
مجموعه: عدالت خواهی تاریخ انتشار شنبه, 06 مهر 1398 08:06 نگارش یافته توسط مدیر مسئول تعداد بازدید: 1382
بعد از اسارت امیدواربودم که یک روز آزد خواهد شد ولی بعد از به تصویر کشید چهره او در تلوزیون عراق که به عنوان خائن به کشور معرفی شد شرایط بسیار سختی پیش روی خود ترسیم کردم...
به گزارش نسیم دهلران، تاریخ دقیق ازدواج خود را نمی داند؛ سالهاست در فراغ عشق خود می سوزد وهنوز چشم انتظار است؛ سه دهه از این چشم انتظاری می گذر وهنوز هم امیدواراست تا شاید خبری از او و یا جسدش به دست دش برسد؛ تنها دل گرمی ودل خوشی او چهار یادگار عشقش است که در این سالها همچون شمع در کنار آنها بوده است؛ فارسی را بریده بریده حرف می زند چون به زبان عربی تکلم دارد، گاهی بغض گلویش را می گیرد ولی با نگاه کردن به یادگاران عشقش صدایش صاف و آرم می شود...
از او می خواهم که چگونگی مهاجرت خود وهمسر شهیدش را به ایران بیان کند، قطره های اشک امانش نمی دهند و از شهید گمنامش می گوید که هنوز چشم انتظار است، شهیدی که با گذشت 30سال حتی یک سنگ قبر خالی هم ندارد. در این سالها تمام قصه ها و دلتنگی های خود را با قاب عکس عشقش در میان می گذارد وآرم می شود .مرور برخی خاطرات برایش بسیار سخت بود، این را از تبسم وخیره شدن به فرش قرمز اتاق پذیرایی می فهمیدم. چرا که بعد از تبسیم کوتاه به سوالات پاسخ می داد؛ با همسر شهید خود هیچ نسبط فامیلی نداشته وتنها در یک شهر زندگی می کردند و بنا به خواست خانواده با او ازدواج می کند.
هر دو متولد عراق هستند ولی اصالتا ایرانی بودند که به عراق مهاجرت کرده بودند. می گوید بعد از شروع جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق با دستور صدام من و خانواده ام را به خاطر ایرانی بودن بدون اینکه نامزدش اطلاع داشته باشد از کشور اخراج می کنند, از مرز مهران که وارد ایران می شوند وبنا به مهاجر بدون در آن زمان به جهرم انتقال داده می شوند ولی با ضمانت یکی از بستگان اجدادی از جهرم مجدد به دهلران انتقال داده می شوند؛ این داستان را سلیمه مهدوی می گوید: بعد از اینکه نامزدم از اخراج من وخانواده ام باخبر می شود شبانه به خاطر من، خانواده و کشور عراق را ترک می کند و وقتی علت فرار شبانه از کشور را از خودش جویا شدم گفت: "به خاطر عشقم این تصمیم را گرفتم" و بعد از آنکه در شهرستان آبدانان اسکان پیدا کردیم تصمیم به مبارزه با رژیم بعث گرفت و به عضویت بسیج در آن زمان در آمد وهشت سال دفاع مقدس را دوش به دوش رزمندگان بر علیه رژیم بعث عراق جنگید...
در این هشت سال هر ازگاهی هم به من و خانواده ام سر میزد بعد از گذشت یک سال صاحب یک فرزند دختر شدم، شرایط بسیار سختی بود چرا که در آن زمان به عنوان مهاجر به ما نگاه می کردند، اشک گونه هایش را خیس میکند وتند تند نفس میزند بعد از سکوت کوتاهی یک جرعه آب میخورد تا صدایش صاف شود، یکی از فرزندان دختر بی اختیار با گونه های خیس به اتاق دیگر میرود؛ با تغییر سوالات تلاش کردم که فضا را تغیر بدهم!
به گفته خانم مهدوی: همسر شهیدش درسالهای دفاع مقدس چندین بار زخمی می شود وهر بار بعد از مداوا مجدد برای دفاع از خاک ایران و مبارزه بر علیه رژیم بعث میرفت و آخرین بار در سال 69در خاک عراق اسیر می شود.
همسر شهید ابراز نمود: بعد از اسارت امیدواربودم که یک روز آزد خواهد شد ولی بعد از به تصویر کشید چهره او در تلوزیون عراق که به عنوان خائن به کشور معرفی شد شرایط بسیار سختی پیش روی خود ترسیم کردم... بی اختیارصدای حق حق گریه ها فضای سنگین خانه را سنگین تر کرد چون خاطرات تلخ و روایت بسیار درد ناک، هوای نیمه ابری فضا را کاملاً ابری کرد وگونه های من هم بارانی شد.

این روایت بسیار سخت است که بتوانم آن را روی کاغذ بنویسم چون همرزمان شهید که در آن زمان شاهد اسارت او بودند عنوان کردند "بنا به دستور صدام حکم اعدام او دوبار اعلام می شود بار اول نیم تنه را با چرخ گوشت و باردوم با ریختن بنزین در دهان و به آتش کشیدن این شهید مهاجر حکایت دارد" فضا بسیار سخت وسنگینی در خانه حکم فرما شد و ادامه مصاحبه برایم سخت سخت تر شد چرا که همسر شهید از بی قراری یکی از دخترران شهید می گوید که در مواقعی که دلتنگ پدر می شود در کنار قاب عکس پدرش می خوابد، قاب عکسی که همچون کوهی بر دیوار خانه نقش بسته است و دختر به آن تکه میکند...
آرام آرم گفتگو با همسر شهید مهاجر تمام می شود که نوه شهید با آوردن عکس های پدربزگ شهید خود که هرگز اورا ندیده روایت را تکمیل می کند.

این روایت شهید مهاجر "رزوقی برامسی" است که 1331در کشور عراق متولد می شود ودر سال 69 در عملیات برون مررزی نیمه شعبان در خاک عراق دستگیر می شود وبر اثر شکنجه شهید می شود از این شهید 2فرزند پسر و دو فرزند دختر به یادگار مانده است.
از حکم 2 بار اعدام شهید مهاجر تا حذف خیابان شهدای مهاجر
این روایت من نگارنده را به فکر فروبرد و این سئوال در ذهنم پدیدار آمد در شهرستان من شهدای مهاجر زیادی هستند که برای دفاع از کیان ایران اسلامی چنین رشادت های زرینی را به وجود آوردند اما ما برای آنها چه کردیم؟
حال که چهار دهه ازدوران دفاع مقدس میگذرد در جای جای کشور پاک شدن نام شهید از تابلو وکوچه خیابان ها به یک اپیدمی تبدیل شده است و گویا این اپیدمی در شهرستان دهلران فراتر از پاک کردن تنها کلمه "شهید" می باشد.
سال گذشته شنیدیم که با مصوبه شورای شهر دهلران تابلوی خیابان شهدای مهاجر برداشته شد و نام این خیابان به مالیات تغییر نمود.
پس از مدتی که از این ماجرا گذشت نهاد های انقلابی ورود کردند و شورا دوباره مصوبه برای بازگشت تابلوی خیابان شهدای مهاجر به تصویب رساند و همین باعث شد تا رسانه ها این حرکت ضد انقلابی را رسانه ای نککند اما متاسفانه باگذشت ماه ها از این مصوبه شهرداری دهلران هنوز اقدام به تغیر نام این خیابان به نام مبارک قبلی اش ننموده است.





انتهای خبر/
0